دانشنامه اسلامی
عیاشی در تفسیر خود از زرقان شاگرد ابن ابی داوود (قاضی القضات بغداد) نقل می کند که گفت: سارقی را نزد معتصم -خلیفه عباسی- آوردند.«وَالسَّارِقُ وَالسَّارِقَةُ فَاقْطَعُواْ أَیْدِیَهُمَا جَزَاء بِمَا کَسَبَا نَکَالًا مِّنَ اللّهِ وَاللّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ؛
مائده/سوره۵، آیه۳۸.
ابن ابی داوود با استناد به آیه تیمم گفت: از مچ دست باید قطع شود؛ زیرا در تیمم تمامی کف دست باید بر خاک نهاده شود. عده ای هم با او هم نظر شدند.دیگران با استناد به آیه وضو گفتند: موضع قطع آرنج است. خلیفه روی به جانب امام جواد (علیه السّلام) کرد تا نظر آن حضرت را بداند. امام عذر خواست، ولی خلیفه نپذیرفت و امام را سوگند داد تا نظر خود را بیان دارد. امام (علیه السّلام) فرمود: حال که مرا سوگند دادی باید بگویم که ایشان (فقهای بغداد) در این فتوا بر خلاف سنت پیامبر نظر دادند. دست سارق باید از بن انگشتان قطع شود و کف دست بر جای بماند.
استدلال امام
معتصم پرسید: دلیل شما چیست؟ حضرت پاسخ داد: دلیل من سخن رسول اکرم (صلی الله علیه و آله وسلّم) است که فرمود: سجده باید بر هفت موضع استوار شود؛ پیشانی، دو دست، دو زانو و دو پا.بنابراین اگر دست سارق از مچ و یا آرنج قطع گردد، دیگر برای او دستی که در موقع سجود بر زمین نهد باقی نمی ماند؛ و این در حالی است که خداوند می فرماید: و ان المساجد لله؛ یعنی مواضع سجود هفت گانه از آن خداست. «فلا تدعوا مع الله احدا؛
جن/سوره۷۲، آیه۱۸.
...