دانشنامه اسلامی
یا چون کسانی که در معرض رگباری از آسمان که در آن تاریکی ها و رعد و برقی است قرار گرفته اند از نهیب آذرخش و بیم مرگ سر انگشتان خود را در گوش هایشان نهند ولی خدا بر کافران احاطه دارد.
این آیه در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است.
از طریق سدی کبیر او از ابومالک و ابوصالح او از ابن عباس درباره شأن و نزول آیه چنین گویند: دو نفر از منافقین مدینه از نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله فرار نموده در میان راه به طوفان و باران شدیدی که دارای رعد و برق ترسناکی بود، گرفتار شدند و قصد ایشان از فرار، رفتن نزد مشرکین مکه بوده است.
اینان از ترس صدای رعد دست ها را به طرف گوش خود گذاشتند که نشنوند و می پنداشتند که صدای رعد آنان را خواهد کشت و هنگامی که در آن شب تاریک برقی ظاهر می شد به راه می افتادند و وقتی که برق از بین می رفت جائی را نمی دیدند به ناچار توقف می کردند و می گفتند: ای کاش نزد محمد می ماندیم و دست خود را بدست او می دادیم و به این گرفتاری دچار نمی گشتیم.
اینان بالأخره نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله برگشتند و دارای اسلامی قوی شدند و خداوند موضوع این منافقین را به عنوان ضرب المثل آورده است، و دنباله موضوع را در آیه بعد می فرماید و نیز از آیه بعد تعبیر دیگری بدین شرح گردیده و چنین نتیجه گرفته اند که هر وقتی مال و ثروت آن ها زیاد می گردید و یا غنائمی در پیروزی از جنگ بدست آن ها می آمد، می گفتند: اکنون دین محمد بر حق است چنان که در آیه فرماید: «کُلَّما أَضاءَ لَهُمْ مَشَوْا فِیهِ؛ هر وقتی که برق فضا را روشن می کرد به راه می افتادند» و هر وقتی اموال آن ها تمام می شد و یا به بلائی دچار می گشتند، می گفتند: تمام این بدبختی ها از نکبت پذیرفتن دین محمد است که به این سختی ها گرفتار شدیم چنان که در ادامه آیه می فرماید: «وَ إِذا أَظْلَمَ عَلَیْهِمْ قامُوا؛ وقتی تاریکی آن ها را فرامی گرفت می ایستادند» سپس کافر و مرتد می شدند.