اهدل

لغت نامه دهخدا

اهدل.[ اَ دَ ] ( ع ص ) شتر آونگان لفج ( لب گنده و سطبر و کلفت ). ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ): مشفر اهدل ؛ لفج آونگان. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ). بزرگ لب. مؤنث آن ، هدلاء. ج ، هدل. ( مهذب الاسماء نسخه خطی ). آویخته لب. ( المصادر زوزنی ). رجوع به النورالسافر ص 447 شود.

فرهنگ فارسی

شتر آونگان لفج
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال سنجش فال سنجش فال کارت فال کارت فال راز فال راز فال تک نیت فال تک نیت