امید به اجابت دعا

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] امید به اجابت دعا (قرآن). انسان باید امید به اجابت دعا از جانب خدا داشته باشد. خداوند در چند جای قرآن امید به اجابت دعای دعا کننده گان را داده است.
این آیه اشاره به امیدواری انبیاء به اجابت دعای خویش به درگاه خداوند دارد:... انهم کانوا... ویدعوننا رغبا ورهبا... آنان (خاندانی بودند که) همواره در کارهای خیر به سرعت اقدام می کردند و در حال بیم و امید ما را می خواندند.برخی گفته اند مقصود از «انهم... یدعوننا» پیامبران ذکر شده در آیات پیشین است. این آیه اشاره به سه قسمت از صفات برجسته کرده چنین می گوید: آنها در انجام کارهای خیر، سرعت می کردند (إِنَّهُمْ کانُوا یُسارِعُونَ فِی الْخَیْراتِ).آنها به خاطر عشق به طاعت و وحشت از گناه در همه حال ما را می خوانند (وَ یَدْعُونَنا رَغَباً وَ رَهَباً). آنها همواره در برابر ما خشوع داشتند (خضوعی آمیخته با ادب و احترام و ترس آمیخته با احساس مسئولیت ) (وَ کانُوا لَنا خاشِعِینَ).ذکر این صفات سه گانه ممکن است اشاره به این باشد که آنها به هنگام رسیدن به نعمت گرفتار غفلت ها و غرورهایی که دامن افراد کم ظرفیت و ضعیف الایمان را به هنگام وصول به نعمت می گیرد نمی شدند، آنها در همه حال نیازمندان را فراموش نمی کردند، و در خیرات، سرعت داشتند، آنها در حال نیاز و بی نیازی، فقر و غنا، بیماری و سلامت، همواره متوجه خدا بودند، و بالآخره آنها به خاطر اقبال نعمت گرفتار کبر و غرور نمی شدند، بلکه همواره خاشع و خاضع بودند.
امیدواری ابراهیم به استجابت دعا
طبق این آیه حضرت ابراهیم علیه السّلام به اجابت دعای خود از سوی پروردگار امیدوار بودند:قال اراغب انت عن ءالهتی یـابرهیم... . .. وادعوا ربی عسی الا اکون بدعآء ربی شقیا. گفت: «ای ابراهیم! آیا تو از معبودهای من روی گردانی؟.... پروردگارم را می خوانم و امیدوارم در خواندن پروردگارم بی پاسخ نمانم!»در این آیه وعده می دهد به کناره گیری و دوری از مشرکین و از اصنام آنان، تا با خدای خود خلوت نموده خالص او را بخواند، تا شاید دعایش بی ثمر نشود، و اگر در این کار اظهار رجاء و امید کرد برای این بود که اینگونه اسباب یعنی دعا و توجه به سوی خدا و امثال آن، اسبابی نیست که چیزی را بر خدا واجب کند، بلکه اگر خدا در مقابل آن ثوابی بدهد و سعادتی مرحمت کند و یا هر پاداش نیک دیگری بدهد همه از باب تفضل است، علاوه بر این ملاک امور، خاتمه آن است و جز خدا کسی از غیب و از خواتم امور خبر ندارد، پس مرد مؤمن باید که همیشه بین خوف و رجاء باشد. این آیه از یک سو، ادب ابراهیم را در مقابل آزر نشان می دهد، که او گفت: از من دور شو، ابراهیم هم پذیرفت، و از سوی دیگر قاطعیت او را در عقیده اش مشخص می کند که این دوری من از شما به این دلیل نیست که دست از اعتقاد راسخم به توحید برداشته باشم، بلکه به خاطر عدم آمادگیتان برای پذیرش حق است و لذا من در اعتقاد خودم هم چنان پا بر جا می مانم.ضمنا می گوید من اگر خدایم را بخوانم اجابت می کند اما بیچاره شما که بیچاره تر از خود را می خوانید و هرگز دعایتان مستجاب نمی شود و حتی سخنانتان را نمی شنود.
امید دادن خدا به استجابت دعا
این آیه درباره امیدوار ساختن بندگان به اجابت دعای آنان از سوی خداوند است:واذا سالک عبادی عنی فانی قریب اجیب دعوة الداع اذا دعان فلیستجیبوا لی... و هنگامی که بندگان من، از تو درباره من سؤال کنند، (بگو:) من نزدیکم! دعای دعا کننده را، به هنگامی که مرا می خواند، پاسخ می گویم! پس باید دعوت مرا بپذیرند، و به من ایمان بیاورند، تا راه یابند (و به مقصد برسند).این آیه در افاده مضمونش بهترین اسلوب و لطیف ترین و زیباترین معنا را برای دعا دارد.اولا: اساس گفتار را بر تکلم وحده (من چنین و چنانم) قرار داده، نه غیبت (خدا چنین و چنان است)، و نه سیاقی دیگر نظیر غیبت، و این سیاق دلالت دارد بر اینکه خدای تعالی نسبت به مضمون آیه کمال عنایت را دارد.و ثانیا: تعبیر فرموده به (عبادی بندگانم)، و نفرمود (ناس مردم) و یا تعبیری دیگر نظیر آن و این نیز عنایت یاد شده را بیشتر می رساند.و ثالثا: واسطه را انداخته، و نفرموده: (در پاسخشان بگو چنین و چنان) بلکه فرمود: (چون بندگانم از تو سراغ مرا می گیرند من نزدیکم).و رابعا: جمله: (من نزدیکم) را با حرف (ان) که تاکید را می رساند مؤکد کرده و فرموده: (فانی قریب) پس به درستی که من نزدیکم. و خامسا: نزدیکی را با صفت بیان کرده و فرموده: (نزدیکم) نه با فعل، (من نزدیک می شوم) تا ثبوت و دوام نزدیکی را برساند.و سادسا: در افاده اینکه دعا را مستجاب می کند تعبیر به مضارع آورد نه ماضی، تا تجدد اجابت و استمرار آن را برساند.و سابعا: وعده اجابت یعنی عبارت (اجابت می کنم دعای دعا کننده) را مقید کرد به قید (اذا دعان- در صورتی که مرا بخواند) با اینکه این قید چیزی جز خود مقید نیست، چون مقید خواندن خدا است و قید هم همان خواندن خدا است و این دلالت دارد بر اینکه دعوت داعی بدون هیچ شرطی و قیدی مستجاب است.و این هفت نکته همه دلالت دارد بر اینکه خدای سبحان به استجابت دعا اهتمام و عنایت دارد. از طرفی در این آیه با همه اختصارش هفت مرتبه ضمیر متکلم (من) تکرار شده، و آیه ای به چنین اسلوب در قرآن منحصر به همین آیه است.
لزوم امید به اجابت دعا
...
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم