اقتصاد سیاسی رژیم پهلوی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] اوضاع اقتصادی در دوره پهلوی دوم، خیلی آشفته و اوج وابستگی در کشاورزی و صنعت را به دنبال داشته، در صورتی که در دوران قبل، صادرات محصولات کشاورزی داشتیم.
اقتصاد ایران از جمله بخش هایی که در طول دوران گذشته کمتر تحول تاثیرگذار و درون زایی را در آن شاهد بوده ایم. اقتصاد ایران در یک دوره طولانی بر بخش کشاورزی و تولید کالاهای سنتی متکی بوده است و اگر در دوره هایی احداث برخی از کارخانجات مورد توجه قرار گرفته اند نه تنها این تولیدات بومی نشدند بلکه به طور پراکنده و در نقاط خاصی متمرکز بوده اند. شاید همان گونه که بیشتر محققان تاکید کرده اند، مشکل اصلی جامعه ایران و بالطبع اقتصاد را استبداد تشکیل می داد. شاه به هر کس می خواست می بخشد و از هر کس می خواست سلب مالیت می کرد و بنابراین فقدان امنیت جانی و مالی نبود تضمین کافی حقوق مالکیت مانع رونق اقتصادی و تجمیع ثروت و ابداع و نوآوری و در نتیجه گسترش تولیدات صنعتی گردید امری که در اروپای صنعتی رد یک سیر تاریخی اصلاح شده و با چاره اندیشی مناسب متفکران آن رفته رفته توسعه اقتصادی را به وجود آورده است.
دولت بدون مدیریت
وجود منابع رانتی فراوان نیز این امر را تشدید کرده است. به طوری که با افزایش درآمدهای نفتی میزان قدرت انحصاری رژیم حاکم افزایش و با افزایش قدرت انحصاری میزان پاسخ گویی به مردم و ذی نفع های اقتصادی نیز کاهش می یافته است. این پدیده را می توان در قالب مباحث رانتیریسم و دولت های رانتی مورد بحث و بررسی قرار داد. منابع عظیم رانتی در دهه ۵۰ چنان قدرتی به شاه داده بود که به آسانی و از طریق توزیع فرصت های رانتی برای جلب حمایت نخبگان و دولت مردان هم فکر خود و در نتیجه ثبات بیشتر حکومت از آن استفاده می کرد. بررسی های تاریخی اقتصاد در دوران پهلوی نشان می دهد که دولت فاقد مدیریت و نظم ساختاری برای پیشبرد روند توسعه و ایجاد نهادهای مورد نیاز توسعه بود. ساخت اقتداری رژیم شاه حضور گروه ها و افراد سودجو و منفعت طلب در قدرت، عمل کردن در جهت طبقات ماقبل سرمایه داری، اقتدار و دیکتاتوری شخصی، عدم نهادسازی مناسب در جهت توسعه و در نتیجه اصلاحات ارضی ناقص ( جدای از اهداف این اصلاحات) از جمله مواردی است که نشان دهنده عدم وجود اراده کافی برای پیشبرد توسعه در دولت پهلوی می باشد.
موانع توسعه و پیشرفت
به طور کلی سه ویژگی استبداد، فساد سیاسی و اداری و دخیل بودن ملاحظات سیاسی و رویاهای بلند پروازانه در برنامه های اقتصادی و عدم استقلال نهادهای اقتصادی و برنامه ریزی، کنترل کامل بخش خصوصی از یک طرف و شیوع فساد مالی و استفاده از اموال عمومی در جهت منافع شخصی، گسترش رانت اقتصادی در میان درباریان و اعطای مناصب اداری و پروژه ها و امتیازات اقتصادی از طرف دیگر هرگونه مجالی را برای توسعه و نوآوری از بین می برد. به مجموعه این عوامل می توان دخالت های گاه وبیگاه شاه در برنامه های توسعه که ناشی از رویاهای بلند پروازانه وی و توهم حرکت به سوی دروازه های تمدن بزرگ بود را افزود.
اصلاحات و توسعه اقتصادی
...
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم