افتاب زده

لغت نامه دهخدا

( آفتاب زده ) آفتاب زده. [ زَ دَ / دِ ] ( ن مف مرکب ) متشمس.آنکه از بسیاری تافتن آفتاب بر او بیمار شده باشد.

فرهنگ معین

( آفتاب زده ) (زَ دِ ) (ص مر. ) آن که از گرمای آفتاب بیمار شده باشد.

فرهنگ عمید

( آفتاب زده ) آن که از گرما و تابش آفتاب دچار بیماری آفتاب زدگی شده باشد.

فرهنگ فارسی

( آفتاب زده ) ( صفت ) آنکه از بسیاری تافتن آفتاب بیمار شده باشد .
متشمس
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال عشق فال عشق فال پی ام سی فال پی ام سی فال ماهجونگ فال ماهجونگ