دانشنامه اسلامی
دل آدمی دارای اَطوار مختلفی است و در هر طور، عجایب بسیار و معانی بی شمار است. تن و دل بر مثال زمین و آسمان است و چنان که ارض و سماء، هفت طبقه دارد، آدمی نیز دارای هفت اقلیم است و در هر اقلیم او، معدنی پرگهر؛ که « الناس معادن کمعادن الذهب و الفضّة ».
بیان اطوار سبعه
این اطوار « وَ قَدْ خَلَقَکُمْ اطْوَاراً » و اقالیم عبارتند از: طور اول، صدر است و آن معدن گوهر اسلام است: « فَمَنْ شَرَحَ الله ُ صَدْرَهُ لِلاسْلاَمِ فَهُوَ عَلَی نُورٍ مِنْ رَبِّهِ ». طور دوم، قلب است و آن معدن ایمان می باشد: « کَتَبَ فِی قُلُوبِهمُ الایمَانُ ». طور سوم، شِغاف خوانده می شود و آن معدن حبّ و عشق است: « قَدْ شَغَفَهَا حُبّاً ». طور چهارم، فؤاد است که معدن شهود و رؤیت است: « مَا کَذَبَ الْفُؤَادُ مَا رَای ». طور پنجم، حبّة القلب بوده و معدن محبت حضرت الوهیت است. هوای دیگری در ما نگنجد •••••• در این سر بیش از این سودا نگنجد طور ششم، سویدا است که در آن معدن مکاشفات غیبی و علوم لدنّی قرار دارد. « وَ عَلَّمَ آدَمَ الْاسْمَاءَ کُلَّهَا ». ای کرده غمت غارت هوش دل ما •••••• در تو زده خوان خروش دل ما سرّی که مقدسان از آن محرومند •••••• عشق تو فرو گفت به گوش دل ما طور هفتم، محجّة القلب است و در آن معدن ظهور انوار تجلیات اسمائی و صفاتی حاصل می آید و آیه « وَ لَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ » ناظر به این مقام است. این کرامت را با هیچ کرامت دیگر قیاس نتوان کرد. زین پیش دلی بود و هزار اندیشه •••••• اکنون همه لا اله الاّ الله است