اتش پرستی ایران باستان

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] آتش پرستی ایران باستان. ایرانیان باستان، آتش را در هفتمین مرحله از آفرینش، و پس از آفرینش آسمان، آب، زمین، گیاه، گوسپند، و مرد پرهیزگار، آفریده شده است. و یکی از عناصری است که نزد ایرانیان باستان بسیار مقدس و مورد ستایش بوده است. آتش علاوه بر نقش مذهبی خود در ایران باستان، کاربردهای دیگری هم داشته است.
سایکس در مورد تقدیس آتش در میان ایرانیان می گوید: «در مذهب زرتشت با ارزش ترین چیزها آتش است و از قداست بسیاری برخوردار می باشد.» وی این تقدیس و تکریم را به سنت های کهن مردم آذربایجان (باکو) ربط می دهد. زرتشتیان آتش را مظهر خالق جهان می دانند. زرتشتیان به پاس گرامی داشت آتش مقدس شمع روشن را خاموش نمی کنند و بر آن نمی دمند. دخانیات نزد آنان ممنوع است، زیرا باید چوب کبریت را با دهان خاموش کنند و این اهانت به آتش است.فلیسین شاله می گوید: «آتش، نشان وجود نورانی خداوند متعال است. آتش اصل آداب دینی است و هر آتشگاه، محل و مکان ویژه دارد و در آنجا شعله آتش جاویدان می سوزد. وجود نقش آتشدان و آتش در حال اشتعال بر قبور سلاطین هخامنشی، نشانه ای از تقدیس آتش در دوره هخامنشی است. احترام برای آتش تا آنجا بود که باعث گردید تا بنائی بر گرد آتش بسازند که آن را از عوامل طبیعی حفظ کند. برای حفظ آتش مقدس طریقه ای به کار رفت که از تابش نور خورشید بر جایگاه آتش و شعله فروزان آن در آتشکده جلوگیری شود.»تابش آفتاب بر آتش، اهانت به آتش مقدس محسوب می شود. بر مسکوکات رایج ایران نقش آتشکده و آتشدان حک شد. و این سنت، تا اوائل دوره ساسانی ادامه داشت. غیر از آتش شاهی آتش های دیگری وجود داشت؛ از جمله، آتش خانه (اجاق)، آتش معابد (آتش آذران)، آتش و هرام، و غیره. آتش در زندگی انسان بدوی (اولیه) نقش بسیار تعیین کننده ای داشته است. وجود چاه های نفت و فوران ناگهانی آن و در نتیجه افروختن مشعلی فواره ای که در چشم و روان بدویان عظمتی شگفت می آفریند، زمینه های روانی پرستش یا تقدیس آتش را پدید آورد.این تقدیس و تکریم علتی دیگر نیز داشت و آن اعتقادات خورشید پرستی و ستاره پرستی بدویان بود، و چون خورشید و اجرام سماوی که ارباب انواع بودند در تمام ساعات شبانه روز دیده نمی شدند، معابدی به نام شان برپا کردند و در آنها آتش افروختند. نور آتش را پرتوی از ذات خدای خورشید یا سایر خدایان دانسته، در برابر آن سجده و عبادت می کردند. در مذهب مهرپرستی ایران باستان، مهر یا میترا توتمی بود که خدای خورشید و آفریدگار جهان وجود نامیده می شد. هوشنگ بنیان گذار این آئین بود. در آئین زرتشت مهر از مقام خدائی فرو افتاد و در ردیف فرشتگان (ایزدان) قرار گرفت که از طرف اهورامزدا حافظ عهد و میثاق و طرفدار پادشاهان گردید و عنوان فرشته روشنائی به خود گرفت. در آخرت نیز وظیفه داشت تا در سر پل چینوات داوری اموات را به همراه فرشته چنوه (عدل) انجام دهد.زرتشتیان مهر را چشم اهورامزدا می دانند. اهورامزدا به خورشید (مهر) هزار گوش و دو هزار چشم داد تا اعمال بندگان را ببیند و سخنان شان را بشنود. در اساطیر هند نیز سخن از تقدیس آتش رفته است. در چین نیز وضع به همین صورت است. یونگ نخستین پادشاهی است که در چین آتش را کشف کرد و در ردیف خدایان قرارش داد. محققان بر پیشینه تاریخی تقدیس آتش در کلیه ادوار ماقبل و مابعد تاریخ اعتراف کرده اند. آتش علاوه بر عظمت ذهنی، عامل و سپر تدافعی بدویان و حتی انسان متمدن بوده و می باشد. برای بر حذر بودن از خطر حیوانات وحشی و غیره آتش عامل مهمی بوده است. جشن آتش افروزی در ایران باستان و ایران پس از اسلام همچنان رواج داشته و دارد. گویند مردآویج سردار ایرانی در سال ۳۲۳ هجری قمری جشن آتش افروزی بزرگی تدارک دید. او دستور داد تا هیزم بسیاری گرد آوردند و نفت و آلات آتش افروزی تدارک دیدند. استادان آتش افروز جمع شدند، مشعل ها ساختند و بر سر هر کوه و کمر و پشته، توده ها و مشعل ها گذاشتند، کلاغ ها و بازها به کمک آتش بازان شتافتند و آسمان تاریک آن مقطع سیاه تاریخ ایران را به نور مشعل های خویش که بر منقارها و پاها داشتند، روشن ساختند.
دلایل احترام و تقدس آتش
یکی از دلایل احترام و تقدس آتش، در ایران باستان، این بوده است که آتش را همانند آب، مولد و موجد زندگی می پنداشتند و بر این باور بودند که وجود همه چیز به نوعی به آن وابسته است. بر طبق باورهای اساطیری تخمه و نطفه آدمیزاد از آتش بوده و آتش سرچشمه زندگی بشری بر زمین بوده است. زبده و گوهر آتش در اوستا فریا فره نامیده شده است و آن فروغ یا فر و شکوه مخصوصی است که از طرف اهورامزدا به پیامبران و پهلوانان و صاحبان کی و کیان بزرگ، از سر موهبت، بخشیده می شده است. در آیین مزدایسنا چنین آمده است که زرتشت نگاه دارنده و پاس دارنده آتش جاودانی بوده است.
ریشه های آتش در اساطیر ایران
در کتاب شناخت اساطیر ایران نوشته جان هینلز درباره آتر یا آتش چنین آمده است: «تا به امروز آتش کانون آیین های هندو و زرتشتی بوده است، اما ریشه های آن به دوران هند و اروپایی باز می گردد. عنصر آتش همچنین در همه جهان پراکنده است، در خورشید که در آسمان برین است، وجود دارد. آتش در ابر توفان زا افروخته می شود و به صورت برق به زمین فرود می آید و در اینجا دائما به دست مردمان دوباره متولد می شود. مرکزیت آتش در دین زرتشتی، شاید یکی از شناخته ترین جنبه های این دین باشد، اما بسیار بد تعبیر شده است. هم باورها و هم اعمال دینی مربوط به دوران پیش از زرتشت کاملا رنگ زرتشتی به خود گرفته اند، و در اسطوره شناسی ایرانی غالبا دشوار است که عقاید قدیم را از متاخر جدا سازیم. آتش پسر اهوره مزداست و نشانه مرئی حضور او، و نمادی از نظم راستینش.»یکی از پارسیان کنونی می نویسد: «واقعا چه چیزی می تواند بیش از شعله پاک و بی آلایش نماینده طبیعی و والای خدا باشد که خود نور جاودانی است؟ به هر حال آیین های زردشتی بسیاری از عقاید قدیمی را حفظ کرده اند. در این آیین ها آتش مستقیما مورد خطاب قرار می گیرد و موبد بدو نثار می کند.» در نیایش آتش موبد این سخنان را بر می خواند: «آفرین خوانم بر یزش و نیایش، نثار خوب، نثار آرزو کردنی و نثار ستایش آمیز که بر تو، ای آتش پسر اهوره مزدا، (نثار می شود) تو شایسته ستایش هستی، شایسته دعا هستی باشد که تو شایسته ستایش، شایسته دعا باشی در خانه های مردم. نیکی باد مردی را که تو را بپرستد.»
مقدس ترین آتش های باستانی ایران
...
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم