ابن الارض

لغت نامه دهخدا

ابن الارض. [ اِ نُل ْ اَ ] ( ع اِ مرکب ) غریب. مسافر. || آن گیاه که زود دررسد و زود وابرسد. ( مهذب الاسماء ). || گیاهی است مانند مو و آنرا میخورند. ( منتهی الارب ).نوعی از تره ها. || غدیر. ( تاج العروس ). وظاهراً مصحف غریب یا غراب باشد. || ذئب. گرگ. ( المزهر ). || غراب. کلاغ. ( المزهر ).

فرهنگ فارسی

غریب مسافر نام گیاهی است گرگ کلاغ
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال ارمنی فال ارمنی فال میلادی فال میلادی فال تاروت فال تاروت