اب اورده

لغت نامه دهخدا

( آب آورده ) آب آورده. [ وَدَ / دِ ] ( ن مف مرکب ، اِ مرکب ) آب آورد :
دوش ازبرای مطبخش هیزم ز مژگان برده ام
گفت از کجا آورده ای خاشاک آب آورده را.؟|| چشم آب آورده ؛ چشمی که ببیماری آب مبتلی باشد.

فرهنگ فارسی

( آب آورده ) ( اسم ) ۱ - آن چیز که آب آنرا بیاورد آب آورد . ۲ - خاشاک و جز آن که دریا یا رود یا سیل با خود آورد . یا چشم آب . چشمی که به بیماری آب مبتلا باشد.
آب آورد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم