فروغمندی

لغت نامه دهخدا

فروغمندی. [ ف ُ م َ ] ( حامص مرکب ) درخشانی. نورانی بودن :
پیشانیش از فروغمندی
صبح دو جهان بسربلندی.شیخ ابوالفیض فیضی ( از آنندراج ).

فرهنگ عمید

دارای فروغ بودن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال رابطه فال رابطه فال امروز فال امروز فال تاروت فال تاروت فال عشقی فال عشقی