فدین

لغت نامه دهخدا

فدین. [ ف ُ دَ ] ( ع اِ مصغر ) مصغر فَدَن بمعنی کاخ مشید است. ( از معجم البلدان ). رجوع به فَدَن شود.
فدین. [ ف ُ دَ ] ( اِخ ) مصغر نام قریه ای است بر کنار خابور بین ماکین وقرقیسیا که در آن جنگی افتاد. ( از معجم البلدان ).
فدین. [ ف َدْ دَ ] ( اِخ ) جایگاهی است از سرزمین حوران که عبدالرحمان بن محمدبن ابی بکر صدیق در آنجا درگذشت و مدفون شد. وی در زمره فقیهانی بود که ولیدبن یزیدبن عبدالملک بن مروان از آنان درباره طلاق قبل از نکاح استفتا کرد. ( از معجم البلدان ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال پی ام سی فال پی ام سی فال تک نیت فال تک نیت فال جذب فال جذب