لغت نامه دهخدا فجر کاذب. [ ف َ رِ ذِ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) بام بالا. ذنب السرحان. صبح نخستین. دم گرگ. ( یادداشت بخط مؤلف ). رجوع به ذیل فجر شود.