علیقه

لغت نامه دهخدا

( علیقة ) علیقة. [ ع َ ق َ ]( ع اِ ) کابین زن. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || شتر که همراه قوم فرستی تا خواربار آورند. ( منتهی الارب ). شتری که بقصد آوردن خواربار با قومی فرستند در برابر مزد، تا با آن خواربار بیاورند. ( از تاج العروس ) ( از اقرب الموارد ) ( از متن اللغة ): علّقت ُ مع فلان علیقة و أرسلت ُ معه علیقة. ( منتهی الارب ) ( تاج العروس ) ( اقرب الموارد ) ( متن اللغة ). ج ، عَلائق.
علیقة. [ ع ُل ْ ل َ ق َ ] ( ع اِ ) یک دانه عُلّیق و آن گیاهی است که بر درخت می پیچد. ( از اقرب الموارد ). رجوع به عُلّیق شود.

فرهنگ فارسی

یک دانه علیق و آن گیاهی است که بر درخت می پیچد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال فنجان فال فنجان فال راز فال راز فال احساس فال احساس فال زندگی فال زندگی