عدوس

لغت نامه دهخدا

عدوس. [ ع َ ] ( ع ص ) زن دلیر. ( از اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). || رجل عدوس ؛مرد نیک توانا و قوی بر نیروی و رفتار. ( از اقرب الموارد ) ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ). امراءة عدوس کذلک. || ضبع عدوس ؛ سخت رفتار. ( منتهی الارب ).
عدوس. [ ع ُ ] ( ع مص ) به زمین رفتن. ( آنندراج ). رفتن آب در زمین.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال ابجد فال ابجد فال نخود فال نخود فال تخمین زمان فال تخمین زمان