زردخار

لغت نامه دهخدا

زردخار. [ زَ ] ( اِ مرکب ) این گیاه را به نامهای جلبهنگ ، جبلهنگ و جبرآهنگ نیز یاد کرده اند. ابن بیطار آن را همان «سمسم بری » می داند که به فارسی «اسپرک سفید» گویند و نیز تربد زرد نامیده میشود و نام جلبهنگ وزردخار در کتب مختلف به گیاهان دیگر هم داده شده است. در بعضی کتب آن را مرادف با جوزالقی و برخی هم آن را مرادف با کنگر دانسته اند. ( فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ عمید

گیاهی خاردار با برگ هایی شبیه برگ لوبیا.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم