رام اردشیر

لغت نامه دهخدا

( رام آردشیر ) رام آردشیر. [ دَ ] ( اِخ ) رام اردشیر. نام شهری است که آردشیر بابکان بنا کرده بوده. ( برهان ). رجوع به رام اردشیر شود.
رام اردشیر. [ م ِ اَ دَ ] ( ترکیب اضافی ) طرب اردشیر. ( از آنندراج ) ( از انجمن آراء ). بعضی گفته اند طرب اردشیر. چه ، رام و رامش بمعنی طرب است ، و در این تأمل است چه ، رام بمعنی شاد و خوش است نه شادی و خوشی. ( از فرهنگ رشیدی ). || مسخر و فرمانبردار اردشیر. ( انجن آرا ) ( رشیدی ).
رام اردشیر. [ اَ دَ ] ( اِخ ) نام شهری است. ( شرفنامه منیری ). نام شهری است بناکرده اردشیر. ( آنندراج ) ( انجمن آراء ) ( منتخب اللغات ) ( فرهنگ رشیدی ). گویند آن شهری است که در میان اصفهان و خوزستان در جبال واقع شده است. ( از معجم البلدان ج 4 ) :
چو رام اردشیرست شهری دگر
کزو بر سوی پارس کردم گذر.فردوسی.رجوع به رام اردشیر هرمزد، رامز، رام هرمز در همین لغت نامه و ایران در زمان ساسانیان ص 116 شود.

فرهنگ فارسی

( رام آردشیر ) رام اردشیر . نام شهری است که آردشیر بابکان بنا کرده بوده .
همان شهر توج واقع بین اصفهان و خوزستان است .
طرب اردشیر
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال کارت فال کارت فال پی ام سی فال پی ام سی فال ای چینگ فال ای چینگ