خاطر جمع شدن

لغت نامه دهخدا

خاطرجمع شدن. [ طِ ج َش ُ دَ ] ( مص مرکب ) اطمینان پیدا کردن. مطمئن شدن.

فرهنگ فارسی

اطمینان پیدا کردن مطمئن شدن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال چوب فال چوب فال تک نیت فال تک نیت فال احساس فال احساس فال نخود فال نخود