حاجی کوچک

لغت نامه دهخدا

حاجی کوچک. [ چ َ ] ( اِخ ) رکابدار. در زمان امرای قره قویون لو در آذربایجان میزیسته و از قبل قرایوسف دومین امیر این سلسله حکومت تبریز داشته و به امر او علاءالدوله پسر سلطان احمد جلایر را در قلعه عادل خور مقید ساخته است. رجوع به حبط ج 2 ص 186 شود.

فرهنگ فارسی

زمان امرای قره قویون لو در آذربایجان میزیسته و از قبل قرا یوسف دومین امیر این سلسله حکومت تبریز داشته
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال مارگاریتا فال مارگاریتا فال ای چینگ فال ای چینگ فال تاروت فال تاروت فال تاروت فال تاروت