تناس

لغت نامه دهخدا

تناس. [ ت َ ] ( اِ ) فتق ؛ پاره شدن تناس ؛ بیرون آمدن فتق. ( ناظم الاطباء ). یا تن آس. قیله. ادره. بادگندی. غری. فتق بیضه. دبه خایه.

فرهنگ فارسی

پاره شدن تناس بیرون آمدن فتق . باد گندی .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم