تصنیف کردن

لغت نامه دهخدا

تصنیف کردن. [ ت َ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) نوشتن کتابی را : کتاب گلستانی تصنیف توانم کرد. ( گلستان ). و رجوع به تصنیف شود.

فرهنگ فارسی

نوشتن کتابی را
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال قهوه فال قهوه فال چای فال چای فال تماس فال تماس فال تاروت فال تاروت