بی گذشت.[ گ ُ ذَ ] ( ص مرکب ) ( از: بی + گذشت ) بی اغماض. کم عفو. که هیچ عفو و اغماض ندارد: دشمنی بی گذشت داریم. آدمی بی گذشت است. ( یادداشت مؤلف ). || مردی بی گذشت ؛ بخیل. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به گذشت شود.
فرهنگ فارسی
بی اغماض . کم عفو . که هیچ عفو و اغماض ندارد دشمنی بی گذشت داریم . آدمی بی گذشت است .