برنوف

لغت نامه دهخدا

برنوف. [ ب ُ / ب َ ] ( ع اِ ) گیاهی است و در مصر بسیار باشد. ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). درختی است قریب به درخت انار و پرشاخ ، و برگش شبیه به برگ زعرور و از آن تیره تر و مزغب و رایحه او تند و بدبوی و شکوفه او مثل خوشه و با زردی و وسط شکوفه او زغب دارد. ( از تحفه حکیم مؤمن ). شاه بانگ. ( تذکره داود ضریر انطاکی ). شابانگ. شابانج. ( تحفه حکیم مؤمن ). آتش سگ. تس سگ. بنفشه سگ. جمسفرم بری.ریحان الغزال. شاهفانج. شجره ابراهیم. شجره مریم. طیون. قیصوم. رجوع به شباهنگ در همین لغت نامه شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) شاه بانگ
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال پی ام سی فال پی ام سی فال تاروت فال تاروت فال تک نیت فال تک نیت