بر زبان افتادن

لغت نامه دهخدا

بر زبان افتادن. [ب َ زَ اُ دَ ] ( مص مرکب ) کنایه از شهرت یافتن اعم از آنکه بخوبی باشد یا بزشتی. ( آنندراج ) :
ز بس از خلق روپوشی نشانی هست در حسنت
فتاده بر زبانها تا قیامت نام دیدارت.علی خراسانی ( آنندراج ).

فرهنگ فارسی

کنایه از شهرت یافتن اعم از آنکه بخوبی باشد یا بزشتی .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال تخمین زمان فال تخمین زمان فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال پی ام سی فال پی ام سی