انزع

لغت نامه دهخدا

انزع. [ اَ زَ ] ( ع ص ) مرد موی رفته هر دو پیشانی. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( آنندراج ). آنک موی از دو سوی پیشانی وی بشده باشد. ( تاج المصادر بیهقی ). آنکه موی ندارد بپیش سر. ( مهذب الاسماء ). مؤنث آن زعراء است نه نزعاء. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). آنکه موی دو جانب پیشانی او بشده است و تأنیث آن زعراء باشد بر غیر قیاس. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ فارسی

مرد موی رفته هر دو پیشانی آنکه موی از دو سوی پیشانی وی بشده باشد .

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] انزع به مردی که مو از دو سوی پیشانی‏اش ریخته باشد اطلاق می شود. حکم آن در باب طهارت آمده است.
انزع به مردی اطلاق می‏شود که دو سوی جلوی سرش بر اثر نداشتن مو، با پیشانی‏اش یکی شده است.
طریقه وضو گرفتن انزع
بر انزع واجب است هنگام وضو آن مقدار از صورت را که متعارف بیشتر مردم است، بشوید. 

فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم