امپراطریس

لغت نامه دهخدا

امپراطریس. [ اِ پ ِ ] ( اِ ) رجوع به امپراتریس شود.

فرهنگ فارسی

( اسم ) زوج. امپراتور ملکه شهربانو امپراطریس .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال درخت فال درخت فال جذب فال جذب فال تاروت فال تاروت فال راز فال راز