السکین

لغت نامه دهخدا

السکین. [ ] ( طبری ، اِ ) آرنج. مرفق. در نصاب طبری آمده : السکین بود مرفق و دست بال.

فرهنگ فارسی

آرنج . مرفق
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال درخت فال درخت فال رابطه فال رابطه فال جذب فال جذب فال نخود فال نخود