اقتصاد دینی

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] اقتصاد دینی و اقتصاد دین، یعنی زندگی اقتصادی بر اصول و قواعد دینی به شیوه میانه روی، اما در نگاه مادی گرایان یعنی استفاده از دین برای رونق اقتصاد جامعه به کار رفته است.
علم اقتصاد متعارف پس از آنکه حداقل یک قرن، مستقل از تفکر و دانش دینی گسترش یافت در چند دهه اخیر ارتباطی دوسویه با دین بر قرار نمود. حاصل این ارتباط ظهور و گسترش ادبیات اقتصاد دینی و اقتصاد دین است که اولی در پی تحلیل رفتارهای اقتصادی با توجه به زمینه های دینی و آخری بدنبال تحلیل اقتصادی موضوعات دینی است. این مقاله مقدمه ای در تبیین چگونگی اقتصاد دینی و اقتصاد دین است.
مقدمه
علم اقتصاد مدرن، در عالم تفکر اجتماعی غیردینی «secular» دست کم از اواخر قرن نوزدهم، مستقل از تفکر دینی و مطالعه دین گسترش یافت. عالمان الاهیات و روحانیان با این انگیزه که این موضوعات، تراوشات علوم عصر روشن گری و سنن سکولاریزم است، از آن پرهیز کردند و برخی اقتصاددانان مانند کلاسیک ها به طور معمول با این بهانه که علم اقتصاد هیچ کمکی نمی تواند به مطالعه ترجیحات کند و برخی دیگر مانند مارکسیست ها به این اعتقاد که دین آینده ای ندارد، بررسی اندیشه های دینی را از حوزه تفکر اقتصادی کنار گذاشتند؛ البته دانشجوی دینی به ندرت به موضوعات اصلی علم اقتصاد علاقه نشان می داد و در موضوعاتی نظیر اعتبار برنامه ریزی مرکزی، شایستگی تجارت آزاد و کارایی بازار، وارد می شد؛ ولی همواره روحانیانی بودند که در صف مقدم مبارزه برضد تبعیضات اجتماعی - اقتصادی قرار داشتند.
مبارزه رهبران دینی با حاکمان ظالم
در امریکا مارتین لوترکینگ از مشهورترین این کشیش ها است یا مؤ سسه اسلامی مالزیایی در مبارزه برای بهبود توفیق اقتصادی مالزی نقش رهبری ایفا کرده است. امام خمینی (رحمة الله علیه) و سازمان های اسلامی در کشورهای اسلامی بر ضد تبعیضات و ستم هایی که از سوی حاکمان بر مردم می شد، مبارزات سختی را رهبری کردند؛ اما ایفای چنین نقش هایی با داشتن تفکر منطقی اقتصادی دینی و شرکت در پالایش نظریه های عمومی درباره توزیع درآمد و ثروت متفاوت است. افراد می توانند بدون داشتن تفکر اقتصادی در مبارزه برضد تبعیضات اقتصادی شرکت کنند؛ اما در قرن بیستم به ویژه پس از نیمه آن، کوشش هایی از هر دوسو صورت گرفته است؛ چنان که ما شاهد ادبیات به نسبت گسترده ای در زمینه اقتصاد دینی از یک سو و نیز تلاش اقتصاددانان از سوی دیگر در جهت تحلیل اقتصادی موضوعات دینی هستیم. عالمان دینی کوشیده اند در تحلیل پدیده های اقتصادی و ارائه سیاست ها، نقش اعتقادات و ارزش های دینی را بگنجانند و از سوی دیگر، اقتصاددانان، موضوعات متنو عی نظیر بهداشت، جرم، آموزش، باروری، تبعیض، رای گیری، ازدواج و اعتیاد را تحلیل می کنند که تعدادی از محققان می کوشند دین را به این فهرست بیفزایند. آن ها با سلاح نظریه اقتصادی و مجموعه روبه رشد اطلاعات، متغیرهای مؤ ثر بر رفتار دینی، ماهیت مؤ سسات دینی و اثر اجتماعی و اقتصادی مذهب را بررسی می کنند. تاکنون اقتصاد دین، بزرگ ترین اثر خود را در علوم اجتماعی داشته است؛ زیرا به طور مستقیم به موضوعات اساسی جامعه های دینی می پردازد؛ بنابراین، جامعه شناسان سخن از مدل های بازار و نظریه انتخاب عقلانی را به صورت پارادایم جدید در تحقیقات دینی آغاز کرده اند. در یک بررسی کوتاه کوشیدیم با تاکید بر نوشته های موجود، اقتصاد دینی را در بخش دوم بررسی؛ سپس اقتصاد دین را که مقوله ای جدیدالورود در ادبیات اقتصاد و دین است، معرفی کنیم و در بخش پایانی به نتیجه گیری بپردازیم.
اقتصاد دینی
...
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم