افرنجی

لغت نامه دهخدا

افرنجی. [ ] ( اِخ ) حکیمی که در صنعت کیمیا بحث کرده و گویند بعمل اکسیر تام دست یافته. ( الفهرست ابن الندیم ).

فرهنگ فارسی

( صفت ) فرنگی اروپایی .
حکیمی که در صنعت کیمیا بحث کرده و گویند بعمل اکسیر تام دست یافته .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال انبیا فال انبیا فال سنجش فال سنجش فال احساس فال احساس فال میلادی فال میلادی