افرج

لغت نامه دهخدا

افرج. [ اَ رَ ] ( ع ص ) آنکه هر دو سرین وی جهت بزرگی با هم نپیوندد. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). آنکه هر دو الیه وی بزرگ باشد و بهم نرسد. و انثی : فرجاء. ( مهذب الاسماء نسخه خطی ) ( تاج المصادر بیهقی ). آنکه هر دو الیه وی بزرگ باشد و بهم نرسیده. ( المصادر زوزنی ). || مرد گشاده دندان پیشین. ( آنندراج ). رجل افرج الثنایا؛ مرد گشاده دندان پیشین. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || آنکه شرم جای او پیوسته منکشف باشد. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

آنکه هر دو سرین وی جهت بزرگی با هم نپیوندد
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال احساس فال احساس فال کارت فال کارت فال ماهجونگ فال ماهجونگ