اصلاح خواه

لغت نامه دهخدا

اصلاح خواه. [ اِ خوا / خا ] ( نف مرکب ) خواهنده اصلاح. اصلاح طلب. اصلاح جو. و رجوع به اصلاح طلب شود.

فرهنگ فارسی

خواهند. اصلاح . اصلاح طلب
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ای چینگ فال ای چینگ فال اعداد فال اعداد فال تماس فال تماس استخاره کن استخاره کن