لغت نامه دهخدا اشک دروغ. [ اَ ک ِ دُ ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از اشک ساخته : چراغ کذب را کافروزدش زن بجز اشک دروغش نیست روغن.زلالی ( از آنندراج ).