استرقاق

لغت نامه دهخدا

استرقاق. [ اِ ت ِ ] ( ع مص ) بنده گرفتن. ( زوزنی ).ببنده گرفتن. ( تاج المصادر بیهقی ). بنده گرفتن کسی را. بنده کردن. طلب بندگی کردن. شخصی را برده خود قرار دادن ( اصطلاح فقه ). || تُنُک شدن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( زوزنی ). تُنُک گردیدن. ( منتهی الارب ). || فرورفتن ، چنانکه آب در زمین : استرق الماء؛ فرورفت آب بر زمین مگر اندک. ( منتهی الارب ).

فرهنگ عمید

به بندگی گرفتن.

فرهنگ فارسی

( مصدر ) بنده گرفتن بنده شمردن .

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] استرقاق بمعنای برده گرفتن است.
اسْتِرْقاقْ در لغت به معنی برده گرفتن است.
معنای اصطلاحی
در اصطلاح یعنی برده گرفتن اسیران جنگی.در گذشته برده گرفتن و برده نمودن افراد و اسیران بویژه در جنگها رواج داشت و اسلام نیز در چارچوب خاص به آن عمل کرده است.
احکام اسیر جنگی
علّامه حلّی (ره) می فرماید: «اگر افرادی بعد از پایان یافتن عملیات جنگی اسیر شوند، کشتن آنها جایز نیست و امام مخیّر است که بر آنان منّت گذارد و آزادشان کند یا اینکه بابت آزادی آنان سربها بگیرد و یا این که آن ها را برده بگیرد.»
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال اعداد فال اعداد فال نوستراداموس فال نوستراداموس فال ای چینگ فال ای چینگ فال ورق فال ورق