اجاء

لغت نامه دهخدا

اجاء. [ اَج ْ جا ] ( اِ ) بلغت هندی درختی است برگش از برگ چنار پهن تر و شکوفه آن چون ریسمانهای سرخ گره زده آویخته و بارش شبیه به هلیله و چوبش در آتش نسوزد و چون دو درهم بیخ او را نیم کوب بجوشانند و با دو درهم نبات با شهد بنوشند جهت گشادن بول بسیار آزموده است.
اجاء. [ اَ ج َءْ ] ( اِخ ) کوهی از دو کوه بنی طی و نام کوه دوم سلمی است و آن در مغرب فید بفاصله دو روز راه است و دارای قریه های بسیار است و مسافت آن از فید تا اقصای اجاء و نیز تا قربات از ناحیه شام ده روز راه است. ( معجم البلدان ) ( مراصد ). || نام دهی بمصر.
اجاء. [ اَج ْءْ ] ( ع مص ) گریختن.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم