معادی شکن

لغت نامه دهخدا

معادی شکن. [ م ُ ش ِ ک َ ] ( نف مرکب ) معادی شکننده. دشمن شکننده. شکست دهنده دشمن :
مهتر چنین باید موالی نواز
مهتر چنین باید معادی شکن.فرخی.و رجوع به معادی شود.

فرهنگ فارسی

معادی شکننده دشمن شکننده
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم