مئزر

لغت نامه دهخدا

مئزر. [ م ِءْ زَ ]( ع اِ ) چادر. ج ، مآزر. ( منتهی الارب ). چادر و ازار وزیرجامه و فوطه و لنگی که بر کمر بندند. ( ناظم الاطباء ). ازار. فوطه. لنگ. چادر. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ). ازار. مئزرة. مئزار. اِزر. ( اقرب الموارد ).

فرهنگ فارسی

( اسم ) ۱- پارچه ای که بکمر بندند ازار . ۲- دستار عمامه .
چادر

دانشنامه عمومی

مِئزَر یا عَناق ( به معنای بزغاله ماده ) یا بُزَک یا زتا خرس بزرگ یک ستاره است که در صورت فلکی خرس بزرگ قرار دارد.
در تصویر این صورت، مئزر به عنوان کمربند خرس بزرگ است. نام این صورت فلکی در انگلیسی Mizar ( یا Mitsar ) است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال سنجش فال سنجش فال قهوه فال قهوه فال فنجان فال فنجان فال تاروت فال تاروت