فیروز فال

لغت نامه دهخدا

فیروزفال. ( ص مرکب ) آنچه مبارک و میمون باشد. که بر آن تفاؤل نیک زنند. که آن را نیک دانند :
همان کعبه را نیز بیند جمال
شود شاد از آن نقش فیروزفال.نظامی.رجوع به فیروزفالی شود.

فرهنگ فارسی

آنچه مبارک و میمون باشد که بر آن تفاول نیک زنند . که آن را نیک دانند .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم