فدکی

لغت نامه دهخدا

فدکی. [ ف َ دَ ] ( ص نسبی ) نسبت به قریه ای است که در نزدیکی مدینه واقع شده. ( سمعانی ). رجوع به فدک شود.
فدکی. [ ف َ دَ ] ( اِخ ) ابن اعبد، پدر میا، مادر عمروبن الاهتم. ( منتهی الارب ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال آرزو فال آرزو فال رابطه فال رابطه فال احساس فال احساس فال نخود فال نخود