لغت نامه دهخدا غوطه ور کردن. [ طَ / طِ وَ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) فروبردن چیزی یا کسی را در آب. سر در آب فروبردن. غوطه دادن. غوته دادن. رجوع به غوطه و غوته شود.