عواف

لغت نامه دهخدا

عواف. [ ع ُ ] ( ع اِ ) شکار که شیر به شب شکار کند و خورد. و آنچه حاصل شده باشد کسی را. ( منتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ). آنچه شیر در شب شکار کند و بدرد. و نیز هرچه شخص در شب به دست بیاورد، عواف نامیده میشود. ( از اقرب الموارد ). عُوافة. رجوع به عوافة شود.
عواف. [ ع َ فِن ْ ] ( ع ص ، اِ ) عوافی.ج ِ عافیة. ( از اقرب الموارد ). رجوع به عافیة شود.

فرهنگ فارسی

شکار که شیر بشب شکار کند و خورد و آنچه حاصل شده باشد کسرا آنچه را شیر در شب شکار کند و بدرد و نیز هر چه را شخص در شب بدست بیاورد عواف نامیده میشود
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
استخاره کن استخاره کن فال شمع فال شمع فال ای چینگ فال ای چینگ فال انبیا فال انبیا