علی جان

لغت نامه دهخدا

علی جان. [ ع َ ] ( اِخ ) ( خواجه... ) وی از بزرگان خراسان بود. و در سال 928 هَ. ق. از جانب امیرخان ، با چند تن از بزرگان دیگر نزد طهماسب میرزا رفت. ( رجوع به حبیب السیر چ خیام ج 4 ص 594 شود ).، علیجان. [ ع َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان آتش بیک ، بخش سراسکند شهرستان تبریز. واقع در 37 هزارگزی باختر سراسکند و 25 هزارگزی راه شوسه و خطآهن مراغه به میانه. ناحیه ای است کوهستانی و دارای آب و هوای معتدل و 448 تن سکنه. آب آن از چشمه و رودخانه تأمین می شود. و محصول آن غلات و حبوب است. اهالی به زراعت و گله داری اشتغال دارند. و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).
علیجان. [ ع َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان لادیز، بخش میرجاوه شهرستان زاهدان. واقع در 12 هزارگزی جنوب باختری میرجاوه و در کنار راه فرعی میرجاوه به خاش. ناحیه ای است جلگه ای ودارای آب و هوای گرمسیر و مالاریائی. و سکنه آن 350تن است. آب آن از قنات تامین می شود. و محصول آن غلات ، پنبه ، ذرت و لبنیات است. اهالی به زراعت و گله داری اشتغال دارند. راه آن فرعی است. ساکنان این ده از طایفه ریگی هستند. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).

فرهنگ فارسی

وی از بزرگان خراسان بود و در سال ۹۲۸ قمری از جانب امیر خان با چند تن از بزرگان دیگر نزد طهماسب میرزا رفت
دهی است از دهستان آتش بیک بخش سراسکند شهرستان تبریز واقع در ۳۷ هزار گزی باختر سراسکند ۲۵ هزار گزی راه شوسه و خط آهن مراغه به میانه ناحیه ایست کوهستانی و دارای آب و هوای معتدل

دانشنامه عمومی

علی جان ( به انگلیسی: Ali Jaan ) یک منطقهٔ مسکونی در پاکستان است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم