عقب زدن

لغت نامه دهخدا

عقب زدن. [ ع َ ق َ زَ دَ ] ( مص مرکب ) به پس راندن : عقب زدن اتومبیل و درشکه و غیره. || در اصطلاح عامیانه ، منصرف شدن از معامله و فسخ تصمیم کردن. توزدن. ( فرهنگ لغات عامیانه ).

فرهنگ فارسی

به پس راندن : عقب زدن اتومبیل و درشکه و غیره در اصطلاح عامیانه منصرف شدن از معامله و فسخ تصمیم کردن تو زدن
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم