عاصب

لغت نامه دهخدا

عاصب. [ ص ِ ] ( ع ص ) سخت گرسنه که از شدت آن سنگ بر کمر بسته باشد. || افق عاصب ؛ افق سرخ غبارناک. ( منتهی الارب ).

فرهنگ فارسی

سخت گرسنه که از شدت آن سنگ بر کمر بسته باشد .
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم