طامس

لغت نامه دهخدا

طامس. [ م ِ ] ( ع ص ) دور. بعید. || ناپدید. ناپیدا. پنهان. || ناپدیدکننده. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). محوکننده. || رجل طامس القلب ؛ مرد دل مرده. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).

فرهنگ فارسی

دور یا ناپدید بعید
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال رابطه فال رابطه فال قهوه فال قهوه فال راز فال راز