صولج

لغت نامه دهخدا

صولج. [ ص َ ل َ ] ( ع اِ ) سیم. ( منتهی الارب ). سیم نیک. ( مهذب الاسماء ). || ( ص ) خالص و بی آمیغ از هر چیزی. ( منتهی الارب ). رجوع به صولجه شود.

فرهنگ عمید

۱. سیم خالص، نقرۀ خالص.
۲. بی غش.

فرهنگ فارسی

سیم
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال احساس فال احساس فال تاروت فال تاروت فال قهوه فال قهوه فال درخت فال درخت