صلخ

لغت نامه دهخدا

صلخ. [ ص َ ل َ ] ( ع مص ) سخت کر شدن. ( منتهی الارب ).
صلخ. [ ص َ ل َ ] ( اِخ ) دهی از بخش قشم شهرستان بندرعباس 84هزارگزی باختر قشم سر راه مالرو باسعیدو به قشم. جلگه ای وگرمسیر. دارای 550 تن سکنه. آب آن از چاه و باران. محصول آنجا غلات. شغل اهالی صید ماهی است. پاسگاه گارد مسلح گمرک دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).

دانشنامه عمومی

صَلَخ یا سَلَخ، روستایی در دهستان صلخ بخش حرا شهرستان قشم در استان هرمزگان ایران است.
بر پایه سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵، جمعیت این روستا برابر با ۳٬۱۰۹ نفر ( ۷۷۷ خانوار ) بوده است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم