لغت نامه دهخدا صدرالاسلام. [ص َ رُل ْ اِ ] ( اِخ ) رجوع به طاهربن محمود... شود.صدرالاسلام. [ ص َ رُل ْ اِ ] ( اِخ ) بزدوی. او راست : امالی در فروع. ( کشف الظنون ).