لغت نامه دهخدا شیخوخت. [ ش َ / ش ِ خو خ َ ] ( از ع ، اِمص ) شیخوخة. شیخوخیت. پیری بعد از پنجاه سالگی تا آخر عمر. ( از غیاث ) ( تاج المصادر بیهقی ): سن شیخوخت ؛ سن ذبول. ( یادداشت مؤلف ). || رهبری معنوی. ( فرهنگ فارسی معین ).شیخوخة. [ ش َ خ َ ] ( ع مص ) پیرگردیدن. ( از اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). پیر شدن. ( المصادر زوزنی ) ( تاج المصادر بیهقی ). || خواجه شدن. ( منتهی الارب ). رجوع به شیخ ( ع مص ) شود.