شهر پناه

لغت نامه دهخدا

شهرپناه. [ ش َ پ َ ] ( اِ مرکب ) حصار. بارو و حصاری که دور شهر برای محافظت آن بنا کنند. ( ناظم الاطباء ). شهربند. ( آنندراج ). || استحکاماتی که در اطراف حصار قلعه برپا نمایند. ( ناظم الاطباء ).

فرهنگ فارسی

شهر بند حصار
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال ورق فال ورق استخاره کن استخاره کن فال تاروت فال تاروت