شمین

لغت نامه دهخدا

شمین. [ ش َ ] ( ص نسبی ) ( از: شم عربی + ین نسبت فارسی ) خوشبو. ( یادداشت مؤلف ) :
چرب و شیرین و شرابات شمین
دادش و پس جامه ابریشمین.مولوی.
شمین. [ ش َ ] ( اِخ ) دیهی است در دوفرسنگی مرو. ( از لباب الانساب ).

فرهنگ فارسی

خوشبو

فرهنگ اسم ها

اسم: شمین (دختر) (فارسی، عربی) (تلفظ: šamin) (فارسی: شَمین) (انگلیسی: shamin)
معنی: خوشبو، ( شم = بو، رایحه، ین ( پسوند نسبت ) )

دانشنامه عمومی

شِمیِن ( به مجاری: Semjén ) یک منطقهٔ مسکونی در مجارستان است که در ناحیه تسیگاند واقع شده است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال عشق فال عشق فال کارت فال کارت فال لنورماند فال لنورماند